حکمت های امیر



آفرینش داستان ، داستان آفرینش

چرا به جای "هیچ"، "چیزی" وجود دارد؟ چرا به جای هیچ، چیزی می‎نشیند؟ این سوال را اساسی ترین پرسش متافیزیک نامیده اند. همه داستان درباره هیچ و آغاز همه چیز از آن و چگونگی امکان تبدیل شدن هیچ به چیز است.

فیزیکدانان و فیلسوفان پاسخ‎هایی را به این پرسش داده اند. برخی فیزیک دانان معتقدند که در هیچ، نه ذره ای وجود دارد و نه تابشی و نه هیچ چیز دیگر و نه حتی فضا و زمان ؛ موضوعی سربسته و کاملاً اسرار آمیز!

ازدید آنان جهان از "هیچ" پا به عرصه وجود می گذارد و این که ، پیش از آن انفجار بزرگ در 14 میلیارد سال پیش، جهان از هیچ آفریده شده است و هیچ، خود مانند چیز، یک کمیت فیزیکی است که براساس قوانین مکانیک کوانتمیِ گرانش، ناپایدار است و اگر برای مدتی به حال خود رها شود در آن جوشش و تلاطمی به وجود می آید و ذرات مجازی به داخل و خارج هستی خلق می شوند. این ناپایداری ، چیزی در حال گسترش به شکل فضا و زمان به وجود می آورد و سپس این فضا و زمان را از ماده پر می کند. لارنس کراوس»

فیلسوفان اما آفرینش را از نیستی و عدم دانسته اند. خلق از عدم ،یعنی آفرینش از مرتبه ای که در آن ،هیچ اسم  ورسم و تمایزی و صفتی وجود ندارد،مرتبه ای در خفا و کمونِ محض، در عالم غیبِ مطلق ،مرتبه ای حتی پیش از تجلی،مرتبه عماء.عالمی که در مرتبه  ذات هستیِ مطلقِ خداوندی ،هیچ اسم  و رسم و تمایزی  نداشت و در آن مرتبه ذات ،معدوم بود؛بی هیچ ماهیتی .این خلقت از عدم ،خلقت از عدمِ حدها و اسم ها و رسم ها و چیستی ها است  اما آنچه  بازیگراین آفرینش  است همچنان  وجود  و هستی  است اما وجودِ محض و هستیِ بدون  تعین و مرز.

 

و آنگاه تجلی آغاز می شود و از آن وجود و بود ،نمودی بر می خیزد  و آفرینشی  آغاز می شود. پری رو تاب مستوری نمی آورد و از مَکمَن غیب  و از عالمِ اطلاق و غیبِ مطلق  و سرزمینِ اسرار  پای به  آفرینش می گذارد  و دست  به خلقت باز می کند.کلید های این  دنیای اسرار وخزائنِ غیب اما در دست هموست و کس جز او بر آن غیب  آگاه نیست. و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو.

 

و اما داستان:

واژه داستان را مرکب از دو  بخش"دا-dah" در فارسیِ  میانه  به معنای آفریدن و "ستان" پسوند مکان و زمان  دانسته اند  و بدینسان ، داستان به  معنای "جا" و "گاه" آفریدن است . آفرینشگاه، یا آفرینش جا!

نقطه آغاز آفرینش داستان، نقطه آغاز این آفرینش در اینجا نیزچونان آفرینش جهان  موضوعی سر بسته  و اسرار آمیز است،گاه جوشش و تلاطمی آغاز می شود چیزی تاب پنهان  ماندن  و مستوری  نمی آورد سرریز می شویم و داستان آغاز می شود.این ناپایداری و جوشش  چیزی در حال گسترش به شکل  فضا و زمان  در ما به وجود می آورد  و سپس این فضا و زمان را  از ماده  شخصیت و کنش  و فراز و فرود و صحنه  و کشمکش  پر می کند و

 بدینسان  در لایه های درون ما جریانی شکل می گیرد ، پیرنگی دنبال می شود  و اثری و داستانی  خلق می شود. اما همچنان کلیدهای گشایش این غیب و آغاز آفرینش ، در دستان اوست ، اوست  که این  مخزن اسرار  را می گشاید  و  می تواند گشود.

 مطلق آن  آواز خود ازشه بود     گر چه  از حلقوم عبد لله بود

 گفته او را من زبان و چشم تو     من حواس و من رضا و خشم تو

                                    ******

امروز  زاینده رود، جای و گاهِ آفرینش وخلقِ اثرهای شماست.آفرینشگاه  و داستانِ اثرهای شماست،اثرهایی که خود، داستانِ زاینده رود اند، رودی که داستان شده است ،داستانهایی که رود شده اند!

اما داستان زاینده رود شبیه چیست؟ شبیه کیست؟ داستان زاینده رود شبیه داستان آتنا،الهه خرد و فرزانگی و جنگ  در یونان  باستان ،محافظ شهر آتن  است  که داستان  مبارزه  آن با بلایا و مصائب ، آن را  حافظ و نگهبان  این سرزمین  ساخته است .

 داستان زاینده رود  به داستان آتیس الهه حاصلخیزی  می ماند،چرا که  امید دهقانان  و کشاورزان  به این الهه حاصلخیزی است  تا مزارع  آنها را سیراب کند.

داستان زاینده رود  چونان داستان آفرودیت  الهه عشق و امید است  که با خود  امید می آورد  و در کنارش عشق  جوانه می زند  و در نبودش  افسردگی و دلمردگی  میهمان می گردد.

داستان زاینده رود  اما به داستان اطلس  شباهتی تام دارد ،اطلس با خدایان  جنگید  و محکوم شد تا جهان  را بر دوش خود نگاه دارد. زاینده رود  نیز با خدایان  بی تدبیر صنعت  جنگید  که تنش  را زخمی  کرده  به خاک انداختند  و او را محکوم کردند  تا بار غم مردم این  منطقه را  بر دوش خویش حمل کند.

 

آری داستان زاینده رود  شبیه داستان  این اسطوره ها است  اما بیش از همه آنها است ،زاینده رود  رودیست  واقعی اما بر گونه  اساطیر، اسطوره ای  که به خاک  افتاد اما باز برخاست ،قهرمانی که در مقابل فقر،خشکسالی،ناامیدی و هوای مسموم ایستاد و از شهر  و تاریخ و فرهنگ  آن دفاع کرد.زاینده رود قهرمانی است که بر بستر  این رود زانو زده است  اما هنوز تسلیم نشده!

                                        *******

در اینجا به عنوان  دبیرسومین دوره جشنواره سراسری دانشجویی داستان کوتاه زاینده رود، آماری از شرکت کنندگان و آثار  رسیده به این جشنواره  را خدمت  شما عزیزاان  عرض می کنم.

1-تعداد آثار کل رسیده به دبیرخانه جشنواره  410 اثرمی باشد که شامل 253 اثر در بخش آزاد،71 اثر در بخش ویژه،76 اثر در بخش کوتاهِ کوتاه  و 10 اثر در بخش دانشجویان خارج است –

2- تعداد کل  شرکت کنندگان 325 نفر بوده که از میان 55 درصد شرکت کنندگان مرد  و 45 درصد زن بوده اند

3- 58% شرکت کنندگان  را دانشجویان  دانشگاه های دولتی ،17% دانشگاه آزاد ،9% پیام نور،7.4% غیر انتفاعی  و 6% علمی  وکاربردی  بوده اند

4- همچنین 48% شرکت کنندگان این جشنواره در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند و 21.2% فنی - مهندسی ،12% در رشته هنر، 9% در رشته های پزشکی و7.4% علوم پایه بوده اند.

5- 46.8  درصد شرکت کنندگان  در مقطع کارشناسی،29% ارشد ،16% دکتری و 4.3% در مقطع کاردانی مشغول به تحصیل هستند.

6- همچنین در این دوره  از 30  استان کشور در جشنواره  شرکت کننده داشته ایم که نشان دهنده گستردگی مخاطبان جشنواره در سراسر کشوراست.  از این بین اصفهان با101 نفر (41%)شرکت کنندگان ،تهران با 78 نفر(24%)، خراسان  رضوی  با نفر(5.5%) به ترتیب بیشترین  شرکت کنندگان  در جشنواره  را به خود اختصاص داده اند.

7- در بخش دانشجویان  ایرانی مقیم  خارج از کشور  و یا دانشجویان  خارجی  نیز دانشجویانی از کشور های کانادا،افغانستان، انگستان،ژاپن،آلمان،تاجیکستان آثار خود را  به این جشنواره  ارسال نموده اند.

                                         *******

 در پایان ضمن خیر مقدم  دوباره خدمت  همه شما بزرگواران اساتید،دانشجویان،هنرمندان،و همه صاحبان قلم که دراین سومین جشنواره  سراسری  دانشجویی  داستان کوتاه  زاینده رود  حضوربه هم رسانیده اید  برخود لازم  می بینم  از مساعی و مساعدتهای  داوران  ارجمند  این دوره،آقایان بهیان- دم شناس و ابو الفتحی  قدردانی نمایم .

  همچنین از آقايان گودرز ايزدي، مهدي وحيد دستجردي، اميد كاميارنژاد و سركار خانم الهه اميني که به عنوان داوران اوليه ، كار خواندن 410 داستان را در وهله اول انجام دادند تشکر می نمایم.

بدینوسیله از جناب آقای دکتر سلیمی و سرکار خانم نفیسه مرادی جهت اداره کارگاههای آموزش جشنواره تشکر و سپاسگزاری می نمایم.

لازم میدانم  از تلاش های بی وقفه همکارانم  در جهاد دانشگاهی که در برپایی  این  جشنواره نقش داشته اند خصوصا جناب آقای دکتر گلشیری  دبیرمحترم علمی  جشنواره و سرکار خانم  شفیعیان  مسئول  دبیر خانه  و آقای فلاح دبیر اجرایی  جشنواره  تشکر نمایم  و حضور میهمانان  ویژه جهاد دانشگاهی،آقایان  مهرجردی  و پور محبی را که از معاونت فرهنگی  دفتر  مرکزی جهاد دانشگاهی  در این محفل  حضور یافته اند گرامی دارم.

قطعا  این جشنواره  خود را مدیون  همکاری نهاد ها و سازمان هایی می داند که بدون  حضور و پشتیبانی  آنان  امکان  تداوم راه خود را  نمی یافت در همین راستا برخود فرض  می بینم تا از معاون محترم فرهنگی شهرداری اصفهان جناب آقای  دکتر عیدی  و مسئولین  سازمان فرهنگی ،اجتماعی و ورزشی  شهرداری اصفهان خصوصا جناب آقای دکتر تشکر ویژه نمایم.

همچنین از معاونین  فرهنگی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان  جناب آقای دکتر حسینی و حجه الاسلام دکتر شانظری  بابت  حمایت های همه جانبه  از این جشنواره  تقدیر می نمایم.

همچنین از مرکز آفرینش های ادبی قلمستان  و رویش مهر و شهر کتاب تشکر نموده  وبطور خاص و ویژه تقدیر و سپاس خود را تقدیم  کانونها و انجمن های ادبی دانشجویی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان می نمایم که دراجرای جشنواره و مراسم اختتامیه همراه ما بوده اند و روح سرزندگی و نشاط و بالندگی این جشنواره مرهون آنان است. به افتخارشان.

 

                                       والسلام-10 اردیبهشت 1398

 

                               


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی مجتمع فرهنگی بازرگان amirfile myclasss خبرنامه به روز و تخصصی گردشگری نشریه قرآنی سراج منیر ایران پارس ویدیو داستان فروش های موفق در کسب و کار عشق در وادی محبت و _ ماندن# با زینب(س) # صراط(عباس) _می خواهد # نگار موزيک